تاریخچه شهر کاشان

تاریخ 7000 ساله کاشان

کاوش‌های باستان‌شناسی در منطقه کاشان که از حدود 70 سال پیش آغاز شده است، تاریخ این منطقه را به عهد نوسنگی می‌رساند. این شواهد را می‌توان در تپة قبرستان واقع در شمال کاشان و تپة شمالی سیلک پی گرفت.

اولین تحقیقات باستان‌شناسان در سیلک به سال 1316 هجری شمسی توسط گیریشمن انجام گرفت.

وی چهار دورة تاریخی برای زندگی و سکونت در دو تپة شمالی و جنوبی نشان داد که از حدود هزاره پنجم پیش از میلاد تا میانة هزاره اول پیش از میلاد ادامه داشته است. در این دوران پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای در زندگی ساکنان سیلک روی داد. از پیشرفت در فن کوزه‌گری، پخت ظروف و تزئینات آن با نقوش و خطوط جانوری و پیدایش خط که برای اولین بار در مرکز ایران در میانة هزاره چهارم پیش از میلاد اختراع شد تا ساخت شهری مستحکم با دیوار و استحکامات و ساخت معبد و جنگ با دولت‌های بزرگ غرب به ویژه آشور.

ظاهراً در نهایت هم همین دولت آشور بود که طومار تمدن سیلک را در هم پیچید[1].

اطلاعات ما درباره منطقه کاشان پس از خاموش‌شدن سیلک روشن نیست. اما آثار و تپه‌های باستانی متعدد و قراین دیگر نشان از رونق و آبادی در نقاط مختلف این منطقه دارند.

آگاهی‌های ما از دوره ساسانی قابل توجه است و شهر کاشان در آن دوران شهری درخور توجه بوده است و چنانکه حضور لشکر کاشیان در جنگ با اعراب و وجود آئین‌های متعدد در این شهر که قطعاً از آن دوران است و گزارش‌های جغرافی‌دانان و مورخان سده آغازین دوره اسلامی تصویری پررونق و اصیل از این منطقه به دست می‌دهد.

در دوره اسلامی نیز اهمیت و رونق کاشان رو به افزایش است. کاشان ابتدا رستاق یا بخش بزرگی از کوره شهرستان اصفهان و سپس جزو کوره قم که در سده دوم از اصفهان جدا شد به حساب می‌آمد.

اما اطلاعات ما از دورة اسلامی بیشتر از سده‌های چهارم و پنجم و ششم هجری است . بویژه در سده ششم که کاشان از ولایات شیعه‌نشین و معتبر با مدارس، مساجد و آثار باشکوه و خیرین نیکوکار و رجال سیاسی و مشاهیر خوشنام است که شرح آن را می‌توان در کتاب النقض قزوینی رازی و دیوان ابوالرضا راوندی پی گرفت.

در سده هفتم و دوره ایلخانی نیز گرچه خرابی و ویرانی مغولان چشمگیر و غیرقابل جبران بود، اما پس از استقرار دولت ایلخانی و توجهی که بعضی از سلاطین آن از جمله غازان‌خان و سلطان محمد خدابنده به تشیّع داشتند، کاشان نیز رونق و فروغی چشمگیر داشت. آثار باشکوه و همچنین عالمان و فرهیختگان و هنرمندان و ادبا و دانشمندان فراوانی که در این دوره ظهور کرده‌اند نشان اعتبار و آبادی و توسعه این شهر در عصر ایلخانی است.

پایان کار مغولان و هجوم تیموریان نیز در ابتدا این شهر را دچار آشوب کرد اما رفته رفته اوضاع آرام گرفت. ساکنان کاشان در دوره تیموری هنر و ذوق دوران پیشین را به حد اعلایی رساندند و شهر را به شهری پاکیزه و پررونق و آباد و دانش‌پرور تبدیل کردند. صنایع مختلف، هنرها و دانش‌ها رونق یافت و بر مدارس دوره‌های پیشین افزوده شد و شهر خیزشگاه دانشمندانی مانند غیاث‌الدین جمشید گشت.

دوره صفوی نیز بواسطه تشیّع دیرپای کاشیان شهر با اقبال سلاطین صفوی مواجه گشت، ضمن آنکه نزدیکی این شهر با اصفهان پایتخت صفویان مزید بر آن توجه ویژه بود. توجه سلاطین صفوی به کاشان و به تبع آن تکاپوی صنعت و هنر در این شهر در هزاران اثر به‌جامانده از این دوران هویداست.

در دوران پس از صفوی و بویژه دوره قاجاری و پهلوی با آشنایی کاشیان به تمدن و فرهنگ جدید که از غرب نشأت می‌گرفت شهر به تبعِ پیشرفت‌های کشور با صنایع، هنرها و دانش‌های جدید آشنا شد چنانکه کاشیان در روشنفکری و روزنامه‌نگاری و انتشار آراء و افکار نسبت به دیگران پیش‌قدم بودند و مشاهیر متعددی در زمینه‌های فرهنگی، علمی، ادبی و هنری از این شهر برخاستند که آثار آنها تازگی و طراوت خود را هنوز از دست نداده است[2].

در دهه‌های اخیر و بعد از انقلاب اسلامی نیز رونق علم و دانش در کاشان چشمگیر بوده است و وجود مراکز علمی، تحقیقاتی و صنعتی از جمله دانشگاه‌های مختلف نشان از رونق و ترقی شهر دارد.

 

[1]. ایران از آغاز تا اسلام، رومن گیرشمن، ترجمه محمد معین، تهران، علمی و فرهنگی، دهم، 1374، ص 93-1.

[2]. جهت آشنایی با تاریخ کاشان ر. ک: تاریخ اجتماعی کاشان‌، حسن نراقی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ دوم، 1365؛ کاشان در جنبش مشروطه ایران، حسن نراقی، تهران، انتشارات ایران، 1364، تاریخ کاشان، عبدالرحیم کلانتر ضرابی، (288ه‍ ق)، به کوشش ایرج افشار، تهران، کتابفروشی ابن سینا، 1341؛ کاشان‌شناسی، محمدمشهدی نوش‌آبادی، مجله رسانه دانشگاه کاشان، شماره‌های 19 و 20 سال 1382، جغرافیای تاریخی کاشان در تاریخ قم، محمد مشهدی نوش‌آبادی، مجله کاشان‌شناخت، سال اول، شماره اول، بهار 1384.